شعر ۸۹۳
غم و دردم نمی دانی که چونست
حکایت گر کنم آفت به جونست
دل و دینم به یغما داده ام من
به آن عاشق کش ترکی زبونست
شعر ۸۹۳
غم و دردم نمی دانی که چونست
حکایت گر کنم آفت به جونست
دل و دینم به یغما داده ام من
به آن عاشق کش ترکی زبونست
ای جوووونم دخمل ناز?????بسیارزیباوعااااالی????????????
شبتون زیبا پرنسس