شعر ۸۳۶
هیهات که من مست به میخانه نشستم
در جمع بتان ساغر و پیمانه شکستم
با ساقی میخانه به هر گوشه که گشتم
آن عهد که بستم بر ساقی نه شکستم
شعر ۸۳۶
هیهات که من مست به میخانه نشستم
در جمع بتان ساغر و پیمانه شکستم
با ساقی میخانه به هر گوشه که گشتم
آن عهد که بستم بر ساقی نه شکستم
ای جوووونم???????????بسیارزیباوعالیییییییی