شعر ۸۲۲
دوش چه ها میکنی در پی ما میروی
باز دل سوخته ام پرتب وتاب میکنی
غم زده ای بر تنم عشوه گری بر دلم
ساز و نوا سر کنی ناز چرا میکنی
گر چه دل آزارمی فتنه جانانمی
خیز و بیا در برم شور به پا میکنی
درحرم کوی دوست دلبری آنجانکوست
عشوه گری کار اوست ولوله ها میکنی
ای جوووونم???????????????بسیارزیباوعالی مثل همیشه
???
خداحفظش کنه،مهندس
عاشورا بود و آسمان شد کفنت لبریز ز گل زخم ستاره بدنت گیرم که سر تو را به نیزه کردند زیر سم اسبها چه میکرد تنت! صلی الله علیک یا اباعبدالله