شعر ۷۸۰
همه شب بر در میخانه نشستیم بسی
جلوه روی تو پرسیده ایم از هر نفسی
که شکر پاره ما بزم ، کجا می دارد
غزل و شعرکجا بهر چه کس می خواند
کوس رسوایی ما را ز کجا میداند . داستان من و آوارگی ام می خواند
قصه در بدر و خانه خراب من و دل
به چه وزنی ز اوزان غزل می خواند

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *