شعر ۲۴۵
دیدی که دلا حکایت موی تو بود
در محفل عشق از تو و روی تو بود
از چشم وحدیث زلفوگیسوی توبود
در جمع بتان قصه مژگان تو بود
چون مستیم از شراب لبهای تو بود
آن وجدو سماع ز کام کندوی توبود
شعر ۲۴۵
دیدی که دلا حکایت موی تو بود
در محفل عشق از تو و روی تو بود
از چشم وحدیث زلفوگیسوی توبود
در جمع بتان قصه مژگان تو بود
چون مستیم از شراب لبهای تو بود
آن وجدو سماع ز کام کندوی توبود