شعر۱۸۸
به سرای دل من پای نهادی چه کنم
آمدی بر در میخانه بگو من چه کنم
ساغر و باده شکستم که توآئی به برم
بی وفا حال که تنها شده ام من.چکنم
ساقی میکده این حورپریشان شده ام
جلوه ای کرده بناز از پی دلدار چکنم
شعر۱۸۸
به سرای دل من پای نهادی چه کنم
آمدی بر در میخانه بگو من چه کنم
ساغر و باده شکستم که توآئی به برم
بی وفا حال که تنها شده ام من.چکنم
ساقی میکده این حورپریشان شده ام
جلوه ای کرده بناز از پی دلدار چکنم