شعر۵۰

ساحری تو ، ساحری سحار بردشت دلم
خون جگر کردست ساحر  بر  دلم

آن چنان سحر  است  در  دامان  او
سر  دهد  در  پای  ساحر  جان  او

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *