شعر۸۳۴

گفته اند:
طلب بوسه ز من کن که لبت را بِچَشَم
لب که نه آمده ام عطر تنت را بِچّشَم

و من گفته ام :

طلب بوسه چو کردی به غارت برود
عطر یاس تن لیلیست که مجنون به برد

بوسه باران شدنش یاد زلیخا به برد
نفس گرم تو ایمان و به یغما به برد

به در میکده بنشسته به یاد رخ یار
آنچه او یاد کند خسرو شیرین ببرد

به هوای رخ شیرین به کوه خواهدبرد
تیشه بر کوه زند شکوه ز فرهاد برد

که دل آرام نگیرد بهر بوم و بری
بوسه بر چهره ی دلدار دل آرام برد

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *