شعر۱۱۹۵
ز مسجد بارها من جسته بودم
به بوی میکده دل بسته بودم

ز‌ میخانه نوای نای و نی بود
ز بوی و نشئه می مست بودم

اشارت کرده اند سوی خرابات
ز جنت آنچه گویند دیده بودم

مُغ و مُغبچگان هم باده نوشند
از ان باده نهانی خورده بودند

به ساقی از وفا من گفته بودم
جفا از بی وفایی دیده بودم

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *