شعر a83
شور تو را میزند این دل شوریده ام
مست و خرابم کند این دل غمدیده ام
حال چه ها کرده ای با سر سرگشته ام
جور و جفا دیده ام با تن بس خسته ام
مسجد و محراب را درب بخودبسته ام
روی بتان دیده ام از همگان جسته ام
ساکن میخانه ام خانه به خمخانه ام
مست می ساقیم باده بسی بسته ام
پیر خرابات را محرم اسرار را
بردر میخانه اش رقص به پا کرده ام
راز دل خویش را گفته درویش را
برسر هفت شهر عشق شورو نواکرده ام
????
???????
????????
عالی بوداستادعزیز??????
?????عالی استاد عزیزم ???
درودبرشماواحساس پاک ونابتان استادعزیز،بسیارعالی،پایدارباشید????