شعر۱۱۰۰
پندار به دارید که ما مست الَستیم
آواره و سر مست از آن میکده هستیم
زنار به آن زلف شکن در شکن او
بستیم و خرابیم و خرابات نشستیم
آن رند خراباتی و آن شاهد سر مست
مستانه چو ساقی به میخانه نشستیم
عشق هست ووفا هست خراباتی وپابست
در دایره عشق دو صد جام شکستیم
???
با یکدیگر مدارا کنیم
بعدها دلتنگ هم خواهیم شد.
درود بر شما صبحتون بخیر و به مهر ???
احسنت استادعزیزعالی????????
????لایــــک