مست اگر مستانه گوید شرح دل
بیقراری ازکجا پویت این رفتار دل

عاقبت میخانه گیرد جای دل
ساقی و ساغر نشیند پای دل

4 Comments

  1. ‎‌‌‎‌‌‌~❁‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ♥️♥️❁~
    کم‌کم عاشق شده‌ای، بیشترت می‌خواهم
    آتشت می‌زنم و شعله‌ورت می‌خواهم

    عشق هرچند که مجموعه‌ای از دردِ دل است
    پس از این واردِ یک دردسرت می‌خواهم

    چه کنم؟ رفته‌ای آگاهِ سیاسی شده‌ای
    من از اوضاع خودم باخبرت می‌خواهم

    قلب من کابل ویران و پر از آشوب است
    در همین نقشۀ غم، دربه‌درت می‌خواهم

    بی تو کنج قفس تنگ زمین، گیر استم
    آسمان از نفس بال و پرت می‌خواهم

    مثل حس عطش خسته به دنبال سراب
    دور از دسترسی، هر قَدرت می‌خواهم

    می‌روی بی من و در یک چمدان تنهایی
    یک بغل خاطره را همسفرت می‌خواهم

    صبر کن، چشم مرا نیز ببر، جا نگذار
    دو محافظ به خدا دور و برت می‌خواهم…‎‌‌‎‌‌‌~‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎

پاسخ دادن به mandegarbashh لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *