شعر ۸۷۶
گفته اند یوسف وشی کوس اناالحق میزند
همچو منصور تیشه ای برکفر وایمان میزند
گنج عشق و در دل عاشق چه ویران میزند
با دلی خونین چنین هیهات بر جان میزند
هر دو عالم را به یغما داده و دم میزند
آتشی گویی که او دارد به عالم میزند
بس که او دم میزند از عشق پر پر میزند
میزندیاهوزندهم هوزندآتش براین عالم زند
محتسب خواهد که او راحد بی پایان زند
او اگر ترسد چرا در مجلسش هو میزند

2 Comments

پاسخ دادن به s4eedeh1 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *