عزیزی آورده است :
ناز کن نقاشیم بدنیست ، نازت میکشم
مثل یک آهو که نه ، مانندبازت میکشم ……. ناز داری نازنین نازت بازم ناز کن
نازکن من یک هنرمندم که نازت میکشم
درجواب گفتم :
میکشید خوب میکشید امابنازم میکشید
شور و مستی را بگو آنرا چگونه میکشید
ناز بر بومت نمی ایستد به گو
ناز و طنازی به بومت را چگونه میکشید
#آنقدر از دوریت خرد وخمیرم نازنین!
میکند آخر غم عشق تو پیرم نازنین!
زودتر برگرد و از داغت رهایم کن که من
سالها در آتش قهرت اسیرم نازنین!
رعد و برقی باش و امشب بر دلم باران ببخش
من پیامِ شورهزاری در کویرم، نازنین!
ای تمامیِ غزل! گاهی نگاهی کن که من
شاعری را باز هم از سر بگیرم، نازنین!
مهربانی کن دوباره باش و دستم را بگیر
از تمام مردم این شهر، سیرم، نازنین!
آرزو دارم میان گریهای از جنس عشق
تا به روی شانههای تو بمیرم، نازنین!
ای جووووونم ???? خیلی زیباوعااالیییی ودلنشین ???????????????
سلام بانوی نازنین
بسیا ر نغز وشیرین وزیبا برقرار باشی