۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۲۲ تیر ۱۳۹۷ شعر_مهدی_سزاوار شعر در غربتم و غریب جانانه شدم چون شمع اسیر پر پروانه شدم دلبرزمنش ، بریده دل گردیدست من در بدر و اسیر میخانه شدم نوشتهٔ پیشین نوشتهٔ بعدی 3 Comments wincoin.ir ۲۲ تیر ۱۳۹۷ at ۶:۳۷ ب٫ظ 7 سال ago بسیار عالی و زیبا??? ahoo13700 ۲۳ تیر ۱۳۹۷ at ۳:۱۷ ق٫ظ 7 سال ago عالیــــــــــــــــه استاد عزیزم?? ahoo13700 ۲۳ تیر ۱۳۹۷ at ۳:۱۷ ق٫ظ 7 سال ago شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم سخن مستانه می گویم ولی هشیارمی گردم گهی خندم، گهی گریم گهی افتم، گهی خیزم مسیحادر دلم پیدا و من بیمار می گردم #اهو پاسخ دادن به ahoo13700 لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *CommentName* Email* Website Save my name, email, and site URL in my browser for next time I post a comment. Δ
ahoo13700 ۲۳ تیر ۱۳۹۷ at ۳:۱۷ ق٫ظ 7 سال ago شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم سخن مستانه می گویم ولی هشیارمی گردم گهی خندم، گهی گریم گهی افتم، گهی خیزم مسیحادر دلم پیدا و من بیمار می گردم #اهو
بسیار عالی و زیبا???
عالیــــــــــــــــه استاد عزیزم??
شراب شوق می نوشم
به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم
ولی هشیارمی گردم
گهی خندم، گهی گریم
گهی افتم، گهی خیزم
مسیحادر دلم پیدا و من بیمار می گردم
#اهو