شعر ۶۶۸
ای صنم پر ادا لولی شکرشکن ناز و تو طناز کن
برقع ز روی بازکن زلف به پرواز کن بدر را هویدا کن
کشته راه توام مانده بکار توام جلوه گری سازکن
لخلخه ی موی تو جلوه رخسار خود ناز و هویدا کن
تابرهت جان دهم جان به جانان دهم زلفو هویدا کن

مهرتورا دیده ام از همه جارانده ام گوی که قوال کن
شعر و غزل گفته ام وصف تو را سفته ام
حال که لیلاجی کیش و مرا مات کن

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *