شعر ۵۱۲

گفتم که بیا تاب و توانم‌همه رفت
درحسرت تو بهار عمرم همه رفت

درمیکده فریادکننداین‌چه دلیست
کزآمدنش خزان عمرت شد ورفت

2 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *