شعر ۵۱۳
عشق یعنی با خدا تنها شدن
در جوار مهر او یک جا شدن
عشق یعنی نرد عشق و باختن
در حریم کبریا دل ساختن
دلبری با دلبری ها کردنست
با خدایت عاشقی ها کردنست
عشق یعنی با خدایت بوده ای
دلبری ها بر وجودش کرده ای
نام های او به دفتر داشتی
سر او در هر کجا پنداشتی
عشق بازی گر کنی با او کنی
کوس رسوائی زنی با زنی
بر جمالش عاشقی گر میکنی
باخبرباش جان براهش میکنی
سر عشق و عاشقی گر واکنی
خون بها راز با سر واکنی
???❤❤????
احسنت استادبزرگوارم????
:
چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده ی جان را
#اهو