شعر ۵۱۳

عشق  یعنی  با  خدا  تنها شدن
در  جوار  مهر او  یک جا شدن

عشق یعنی نرد عشق و باختن
در  حریم  کبریا دل ساختن

دلبری با  دلبری ها کردنست
با  خدایت  عاشقی ها کردنست

عشق یعنی  با  خدایت  بوده ای
دلبری ها بر  وجودش کرده ای

نام های او به  دفتر داشتی
سر  او  در  هر  کجا پنداشتی

عشق بازی گر  کنی  با او کنی
کوس رسوائی زنی  با زنی

بر  جمالش  عاشقی گر  میکنی
باخبرباش جان براهش میکنی

سر عشق  و عاشقی گر واکنی
خون بها  راز  با  سر  واکنی

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *