شعر ۵۱۶

پیام دادی  نگاهم قند  قنده
دلت بر چین  و زلفم  در کمنده

لب و پیشانیم  را  بوسه  دادی
سئوال کردی بگم بوسم بچنده

عزیزم  بوسه هایم بس گرانه
بهر بوسم هزاران جان فدامه

نمیدانی که جان دادن به مهدی
نشانش بوسه های بی  امانه

4 Comments

  1. حاصل عمر منو عشق غم و تنهایی است یادگاری که از او مانده تب لیلایی است همه از خاطره ی عشق همین را گفتند گر نبوسیم لبی خاطره ها پوشالی است
    ‌‌‌‌‌اهو❤️
    ‎‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *