شعر۷۲
آنکه پیوسته بیادتو بود مجنو نست
آنکه دائم به سرای توشود، مجنونست
آنکه آید به در دیر همان ، مجنونست
آنکه برمسجدو میخانه شودمجنونست
آنکه سجاده به سوی تو کند، مجنونست
آنکه بر قبله روی تو شود ، مجنونست
آنکه بر زلف گره گیر فتاد ، مجنونست
آنکه بر ساحر خود سحرکندمجنونست
آنکه بر مجلس واعظ نرود ، مجنونست
آنکه بر گفته زاهد نشود ، مجنونست
آنکه بر حق ، اناالحق بگفت ، مجنونست
آنکه برگفته مفتی به سرداربشد مجنونست