شعر ۳۲
دوش کجا بوده ای
شور که را دیده ای
مست ز می خانه ای
بر در آن خانه ای
ساقی پیمانه ای
دلبر جانانه ای
مسجد و خمخانه ای
شاهد در دانه ای
وجد به پا کرده ای
ولوله ها کرده ای
بر در و دیر و حرم
خون به پا کرده ای
شهره شهر کرده ای
شیخ جفا کار را