شعر۹۷۷
آنکه مجنونست جنون را پاس میدارد منم
شور و شیدایی به لیلا هدیه میدارد ام
در بیابان غُربَت و بر قُرب می دارد منم
کاروان رفته را مَحمِل نمی دارد منم
ناقه ی دل مانده را در گِل نمی دارد منم
آتش از ره مانده را در ره نگه دارد منم
آه سرکش سوز سازش را نمی دارد منم
ناله ی عاشق سروش عشق را دارد منم
آنکه ره مانده به راه را پاس می دارد منم
لیلی در مانده را در عشق می بیند منم
بیستون را یک سَره فریاد می بیند منم
آه فرهاد ناله ی مجنون به تن دارد منم