شعر۱۰۹۶
شور اگردرتو هست مست به بودمنست
بر درهر میکده نام و نشانِ از من است
گفته دل دارها بر در میخانه ها
شور و صفا گر کنند بود و نبود منست
شاهد و ساقی کجا باده برند با صفا
آنچه به مجلس برند ناز و نیاز منست
حُسن تورادیده اند درحَرَمِ کوی دوست
جلوه ی رُخسار تو ساطع روی منست