شعر۷۴۶

هُدهُد ای مرغ سلیمانی کجا پر بزنی
یار در خانه چرا بر در و دیوار زنی

توکه سلطانی مرغان به پرو بال کنی
پی سیمرغ چرا در ملکوت بال زنی

صُنع وصانع بهم دیده و بر دیده نهی
دل به دریا فکنی کَشتی دلدار زنی

عاشقی بر دل و بر عالم فانی ننهی
مِهرِمعشوق به دل داده و بر جان بزنی

تا قیامت من و مائی به دنیا فکنی
چون به عقبی برسی نعره مستانه زنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *