شعر۱۲۱۴
آنچه درعالم به دیدم رنگ و هم نیرنگ بود
شوروشیدائی دراین عالم همش بیرنگ بود
شمع را بنیاد آتش بود و گرم از عشق نبود
بر پر پروانه هم آتش نه دیدم رنگ بود
عشق گفتند ، دروفایش پای بندی هم نبود
عشق نیرنگی چنان روبه صفت آهنگ بود
سوختن درپای عشق افسانه ای پررنگ بود
لیلی و مجنون فسانه بود و مجنونی نبود
در طواف شمع عاشق پیشه ای پروانه بود
عشق بود و طوف بودو عاشقی طواف بود
رنگ عشق و عاشقی اکنون نمی بینی دلا
آنچه بینی ریب باشد رنگ هم نیرنگ بود