شعر۱۲۱۵

نگه کردم به هر سوئی
حذر کردم ز هر کوئی

بت و بتخانه ها‌ دیدم
به ساز دل رقصیدم

سپردم این دل وجانا
به آن ساقی دُردانا

چوعابد مست و مفتونم
از این دنیا دل خونم

بریدم دل از این دنیا
نگه کردم بر عقبا

نه دیدم ‌ جنتی آن جا
نه در مسجدنه درخانقاه

رها کردم مسجدها
گذشتم از کنیسا ها

ره میخانه پیمودم
بَرِ هر میکده بودم

خراب بودم خراب بودم
خراباتی خراب بودم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *