شعر۱۱۶۳
عشق یعنی دل به دیگر داشتن
جسم وجان را در رهش انداختن
باده را در جام و ساغر ریختن
مُشک سوده را در آن انداختن
زَخمه را بر تار جان بنواختن
شاهد و بر رقص بر پا داشتن
مُطرب و نائی نوائی داشتن
خُسروانی ها سرودی ساختن
تابخوانی وبدانی عشق چیست
هر یکی را بهر دیگر ساختن