سروده
ساقیا در یاب من دُردی کش میخانه ام
آن سبو بشکسته را در میکده پیمانه ام
ساغرم بشکسته ای آنرا به مطرب باز گو
تا به دف آرد نوای خسروانی داده ام
میر میداند که این دل بهر دلدارم شکست
آن سبو بشکسته را با دل چه پیوند داده ام
شور می خواهد دلم تا آنکه بلواها کند
شور و شیدائی کند با ساغر به شکسته ام
حوریان در بزم عشاقان دل آرائی کنند
مهوشان را باده نوشان سوی مجلس رانده ام
تا به گیرند از لبان یار شراب زندگی
نوش نوش ازبهرجانان جان بجانان داده ام
??????
عالی بوداستادعزیزم???????
بسیارعالی ??????
?????عالی بود استاد بزرگوارم