شعر۹۱۷
در مکتب دلداران سودای تو را دارم
هردم رود این جانم جان درره تودارم
مدهوشم و هوشیارم دلدار بدل دارم
من مست خراباتم هوشیار نمیدارم
در وصف نکورویان افسانه بسردارم
تا باز کنم دل را دلدار نمی دارم
غوغای طرب دارم شوری بسر دارم
ازشاهدوشاهدبازصدگفته بدل دارم
گفتند مها امشب دردانه مجلس شو
ازرقص وسماع برگو تاوجدبدست آرم
از میکده و می گوی ازساغر و پیمانه
ازشیخ چه میجویی تاسلسله گودارم
????سلام صبح بخیر ،عالے وشاهکاربود اســـــــــــــتادبزرگوارم ?????
☘☘
این عید پی سبزه قبایی نرویم
دیدار عزیز و آشنایی نرویم
تا پاک شود سال نو از ناپاکی
در خانه بمانیم و به جایی نرویم
☘☘