شعرa64
سرخی می در صُراحی جلوه گاه روی توست
نشئه ی می در خماری گرمی از اندام توست
برقع از رو وا کنی آنگه قیامت کار توست
محشری بر پا شود آنهم بگویم کار توست
خاموشی جایز نباشد پرپر گل دیدنو
شعرa64
سرخی می در صُراحی جلوه گاه روی توست
نشئه ی می در خماری گرمی از اندام توست
برقع از رو وا کنی آنگه قیامت کار توست
محشری بر پا شود آنهم بگویم کار توست
خاموشی جایز نباشد پرپر گل دیدنو
احسنت استادعزیزم بسیارعالی?????????
احسنت عالی بود استاد عزیزم?????
?
بترس از کسی که مختصات تو را میداند …
هندسه روحت را میشناسد،
و میانبرهای دلت را بلد است،
او بهتر از هر کسی میتواند
معادلات زندگیت را غلط حل کند ؛
از ارتفاع دلت بالا برود ،
و قاعده حیاطت را بهم بریزد ،
دلت را بازیچه کند
و با یک لبخند ملیح بگوید :
متأسفم!
او بلد است
کدام آجر شکسته را بیرون بکشد !
تا دیوارت یکسره فرو بریزد
ماشالله ???????