شعر۸۳۴
طلب بوسه چو کردی به غارت به برد
عطر یاس تن لیلیست که مجنون به برد

بوسه باران شدنش یاد ذلیخا به برد
نفس گرم تو ایمان و به یغما به برد

به در میکده بنشسته به یاد رخ یار
آنچه او یاد کند خسرو شیرین به برد
۷
به هوای رخ شیرین به کوه خواهد برد
تیشه بر کوه زند شکوه فرهاد برد
که دل آرام نگیرد به هر بوم و بری
بوسه بر چهره دلدار چه آرام برد

5 Comments

پاسخ دادن به mehripoudineh8 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *