شعر ۸۳۶
هیهات که من مست به میخانه نشستم
در جمع بتان ساغر و پیمانه شکستم
با ساقی میخانه به هر گوشه که‌گشتم
آن عهد که بستم بر ساقی نه شکستم

3 Comments

پاسخ دادن به s4eedeh1 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *