شعر۸۴۰
امروز بر او عجب حکایت کردم
از قصه ی دل براو شکایت کردم

گفتم که دلم اسیر و در بندتوشد
در دام توام به گو چه باید کردم

4 Comments

  1. خداوند قادرترین
    کارگردانیست که با
    رسیدن سپیده دم میگَوید
    نور
    صدا
    حرکت
    او زیباترین فیلم هستی
    راکلید میزند
    ‌ومن بهترین ‌نقش را
    برایتان آرزو میکنم.
    درود صبحتون بخیر
    امروزتون طلایی?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *