شعر۱۰۵۰
من ندانم به صحرای جنون چون شده ام
رخ زیبای تو را دیده که مجنون شده ام

همه شب تا به سحردست به دعا من شده ام
تا به گویم چنین عاشق و شیدا شده ام

خبرت نیست بدانی که دل خون شده ام
هر غزل بهر تو گفتم که مجنون شده ام

2 Comments

  1. ‌✦✦❃♥❃✦✦
    سر هر جاده منم ، چشم به راهی که تویی
    شب و روزم شده چشمان سیاهی که تویی
    بنــدبازی وســـط معــــــرکه ام ، وای اگــــر
    روی دوشـم بنشیند پر کاهی که تویــی !
    زیر پایم پلی از موست ، ولــی زل زده ام
    بین چشمان تماشا به نگاهـی که تویــی
    کور کرده ست مرا عشــــق و سر راهـم باز
    باز کرده ست دهان حلقه ی چاهی که تویی
    نیست کم وسوسه ای سیب بهشت ، اما من
    دستم آغشتــــه به نارنج گناهی که تویی …!
    ‌✦✦❃♥❃✦✦

پاسخ دادن به mozhganp2000 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *