شعر۱۰۳۲
مهدی اندر عشق جولان میدهد
بهر هر عاشق سر و جان میدهد
تا بدانند زاهدان مهرست و مهر
زاهدان را خانه عشقست وعشق
زاهدان ماوای عاشق پیشه گان
زاهدان محراب دلبر دادگان
زاهدان شهریست و شهرعاشقان
سینه چاکان دل دهند بر زاهدان
گر محبت جستجو می بایدت
مرگز عشق و وفا در زاهدان
شورو شیدائی نگر درزاهدان
انتها دریا دلی در زاهدان
به به واقعا به شهر زاهدان امیدوار شدیم مرسی ….
????????
عشق یعنی با یکی ، یکجا ، تماشایی شوی
عاشقش باشی ، برایش مرد رویایی شوی
راه رؤیایی شدن اینست که شیدایی کنی
بی شراب و باده ها درگیر شیدایی شوی
عشق یعنی با دو دستت موی او را شانه کن
عشق یعنی با رخش درگیر زیبایی شوی
گر که آتش زد به تو با آن رخ زیبای خود
باکی از آتش نداری و اهورایی شوی
جاده اش گر سخت و ناهموار و پر خنجر شده
بی محابا در رهش باشی و بودایی شوی
بوی عطرش را اگر هرجا شنیدی ، هر زمان
کور و کر باشی و پر از حس بویایی شوی
یا که او ، یا هیچکس دیگر که اینست عاشقی
او اگر هم شد جدا پا سوز تنهایی شوی
????????
ای جونم???????❤️❤️❤️❤️
شعرزیبا????عالیییی درودبه شما زنده باشی??????❤️❤️❤️????
ای جونم???
عیدتون مبارک و طاعات و عبادات شما مقبول حق آقای سزاوار گرامی ??