شعر ۹۷۱
خواهم امشب دل به دریاها زنم
دل به دریا نه به وادی ها زنم
همچومجنون سربه صحراهازنم
در پی لیلی سر و جانها زنم

خواهم امشب بیستون راسرزنم
تیشه فرهاد ها بر آن زنم
همچوخسرو وصف شیرینم زنم
جان شیرینم ره شیرین زنم

خواهم امشب دارها بر پا زنم
قصه ی حلاج ها هر جا زنم
همچو منصوری اناالحق ها زنم
رقص خود بر دارها یکجا زنم

6 Comments

پاسخ دادن به mahmoud_shokrollahi لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *