شعر۱۹
کاملت خواهی بجوی در عالم هوشیارها
جستجو کن آنچه خواهی عالم بیدارها

قرنها ، ایامها ، هر روز و شب پندارها
بی قرار از عالم فانی بخوان گفتارها

سیر عشق و عاشقی در عالم گلزارها
تا به یابی عشق و مستی را بر دلدارها

4 Comments

  1. ما که با هم ادعایِ “مهربانی” میکنیم
    پس چرا با دشمنانِ هم تبانی میکنیم؟
    معنی “حق” را نمیدانیم اما با فریب
    صحبت از اندیشه هایِ “آسمانی” میکنیم
    اینچنین در کار خود ماندیم اما با جنون
    گاه گاهی کارهایی ” آنچنانی” میکنیم
    همدلی دربین ما جایی ندارد ای دریغ
    با تظاهر گرچه با هم ” همزبانی” میکنیم
    در محافل نَقلِ ما انسان و انسانیت است
    غیر انسانی ترین ها را ” نهانی” میکنیم
    در جهانِ آفرینش مُردگانی زنده ایم
    زندگی جبر است و ما هم “زندگانی” میکنیم ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *