شعر  ۲۲۸

به  تماشا بیا زار  و  نزارت شده ام
حال و روزم به فنا رفته گرفتارشدم

همه جا وصف جمال تو به بازار کنم
شهره شهر چه رسواوچه بدنام شدم

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *