شعر A9
دیگه فریاد رسی نیست که فریاد کنم
نشتری بر دل بی تاب زدی داد کنم

همه شب تا به سحر ذکر و دعای تو کنم
تو به خواب دگری رفته ندانی چه کنم

دیگه فریاد رسی نیست که فریاد کنم
نشتری بر دل بی تاب زدی داد کنم

همه شب تا به سحر ذکر و دعای تو کنم
تو به خواب دگری رفته ندانی چه کنم

دیگه فریاد رسی نیست که فریاد کنم
نشتری بر دل بی تاب زدی داد کنم

همه شب تا به سحر ذکر و دعای تو کنم
تو به خواب دگری رفته ندانی چه کنم

2 Comments

  1. هر روز از خواب بیدار میشوم
    می بینم هنوز امروز است
    فردا نیامده
    پس فردا واژه ای بیش نیست
    هر چه هست امروز است
    یادتون نره
    زندگی کوتاه‌تر از اونه که بخواییم صبح‌ها با کلی افسوس از خواب بیدار شیم !
    پس
    شاد باشید و امیدوار?♥

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *