شعر ۸۲
بنده مطرب آن غمزه و ناز تو منم
همچو لاله جگر خون شده دار تو منم
به کرشمه تو نظر بر من مجنون نکنی
به طریقت تو بگو راز و نیاز تو منم
جرعه ای باده ازآن لعل لبت میخواهم
آتش طور به سینات اگر هست منم
شعر ۸۲
بنده مطرب آن غمزه و ناز تو منم
همچو لاله جگر خون شده دار تو منم
به کرشمه تو نظر بر من مجنون نکنی
به طریقت تو بگو راز و نیاز تو منم
جرعه ای باده ازآن لعل لبت میخواهم
آتش طور به سینات اگر هست منم
ای جانم دخترگل???????????
شعربسیارعالیییی وزیباااا???????????
ماشاالله