شعر ۹۲۸
الهی به آنان که در خانه ات
به رندان رفته ز میخانه ات

به مستان رسته پریده ز عقل
به سلطان افتاده ازرخش وتخت

به آنان که دین را رها کرده اند
ز شیخ و ز مسجد جدا رفته اند

به آن صوفی گفته هوهو کنید
به تنوار پوشی که یاهو کنید

دلم را به دلدار آرام کن
به قلبم هوایش تو بسیار کن

که او دل بریده است ازدلبرش
شکسته پر و بال از. عاشقش

2 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *