شعر
شیرازه عمرم چنان بسته به مهرت
گر باز کنی خاک شوم برسر کویت
گر خاک مرا کوزه گر دهر به یابد
صد باده کند بر سر میخانه کویت
شعر
شیرازه عمرم چنان بسته به مهرت
گر باز کنی خاک شوم برسر کویت
گر خاک مرا کوزه گر دهر به یابد
صد باده کند بر سر میخانه کویت
ای جووووونم دخمل قشنگ??????????بسیارزیباوعالیییی?????????
به گل نشستم از این مردمان ناهنجار
خدا نظر کند از لطف خود به ما این بار
در این زمانه، از این باغ و بوستان، عمری است
ندیدهام گل سرخی، نچیدهام جز خار
امید و عشق در این خانه هیچ کس را نیست
که خلق بستهدهاناند و شهر در دیوار
جهان به گردش و خورشید و ماه بر سر کار
من و تو منتظر منجیان اسب سوار!… گذشت عمر و نکردیم خدمتی به جهان
گذشت عمر و نگشتیم لحظهای بیدار
عجب خراب زمانی! عجب بر آب، دهی!
وطن! تو مثل چنین روز دیده ای بسیار… #علی_رضا_جعفری