شعر ۸۳۲
ما مست و خرابیم و خرابیم و خراب
رندانه بمیخانه روانیم و روانیم و روان
صبر و آرام نداریم و نداریم و ندار
بی قراریم و قراریم و قراریم و قرار
بیقرارافتاده ایم افتاده ایم دردام عشق
غرق عشقیم و قراریم و قراریم و قرار
شور و شیدایی به یک جا داده ایم
حال خود از دست دادیم بی قرار
تاب و بی تابی ما هم شد خراب
همچو شمع از عشق باشیم بی قرار
ای جوووونم????????????????بسیارزیباوعالی
.عشق یعنی نوه❤❤❤
عاشقی دیوانه ام ، باور بکن این حرف را
بی کس و بی خانه ام ، باور بکن این حرف را
من ندارم جز تو در دل آشنای دیگری
از همه بیگانه ام ، باور بکن این حرف را
تا ز عشقت جرعه ای نوشیده ام از جام می
مست در میخانه ام ، باور بکن این حرف را
گر نباشی این فضای خانه دلگیرست و سرد
کلبه ای ویرانه ام ، باور بکن این حرف را
در خیالات خودم هرشب کنارت هستم و
گشته ای افسانه ام ، باور بکن این حرف را
سوخته بال و پرم در آتش هجران تو
از غمت پروانه ام ، باور بکن این حرف را
شانه های تو شده کوه غرور باورم
تکیه ی مردانه ام ! باور بکن این حرف را مهتاب قاسم زاده
ماشاءالله چه دختری قند عسلی