شعر ۷۷۰
رندانه شبی بر لب تو بوسه زدم
دزدانه زدم ولی چه رندانه زدم
گفتم که لبت اسیرو بیمارمنست
داروی لبت لبان تب دار منست
گفتی که بزن اگر طبیب دلمی
بر ساغر لب بزن که بیمار توام

2 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *