شعر ۱۰۱۲
مژده دهندم که دیوانه ام
در پی ساقی به میخانه ام
عشق بتان را همه جادیده ام
ناز بتان بر همه گردیده ام
شوراگر هست به میخانه هست
دیده و دل در پی جانانه هست
در ره عشق جان فدا کرده اند
در ره دلدار چه ها کرده اند
خیز و کنون در ره میخانه شو
جان بده و دلبر جانانه شو
ای جانممممم??????????
شعرزیباوعالیییی?????????
دارو و دوست!
هر دو دردها را تسکین میدهند…
با این تفاوت که «دوست»…
نه قیمت دارد؛
نه نیاز به بیمهٔ حمایتی ؛
چون خودش حمایت است!
نه مقدار دارد ؛
نه تاریخ انقضا،،
بلکه هر چه قدیمی تر باشد ، اثرش عمیق تر و شفابخش تر است!
هر دارو برای دردی مؤثر است ،
و برای یک درد دیگر مُضِر…؛
اما دوست، بر هر دردی دواست!
سلامتی همه