شعر ۷۹
این چه شوریست که عشقت بپا کرده مرا
می زند بال و پرم را به قفس بسته چرا
مرغ آزاده چرا بال وپرش بسته چرا
ز عدم آمده آزاد و رها بسته چرا
بلبل مست به شوق رخ گل نغمه کند
گر که دستان نباشد به گلزار چرا
باغبان بر گل و گلزار جفا کرده چرا
شورو مستی زبلبل بریده است چرا
ز ازل داده شده عزت آزادی به ما
قدر آن پاس نداریم بدین مْلک چرا
شکرنعمت ننمودیم که آزاده بودیم
کفر آزاده گرفتیم ز آزاد چرا
سلام عیدتون مبارک عکس های وانیادجون عالیه مثل همیشه شاد باشید???????
شعر مثل همیشه عالی ?????????? زیبا دختر گل در میان گلها ???????????
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ…
از گرما می نالیم!
از سرما فرار می کنیم!
در جمع از شلوغی کلافه می شویم
و در خلوت،از تنهایی بغض می کنیم!
تمام هفته منتظر رسیدن روزتعطیل
هستیم وآخر هفته هم بی حوصلگی
تقصیر غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ
ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ…
ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ
ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ..
?ماشاء الله
خانم خوشگله ودوست داشتنی ????????????????
شعر عالی??