شعر جامه آلوده به می را به کجا باید برد باده ی باده فروشان به کجا باید برد هر کجا سر بکشی مفتی و زاهد ببرد آنچه معبود به میخانه نهان خواهد برد
برچسب: شعر_مهدی_سزاوار
شعر۱۱۷۰ شور آن دارم که در میخانه گردم مست مست با سبوی باده در دست پای کوبان هرچه هست در خُمار شور و مستی آنچه من دارم بدست به قلندران پیشه گان بازم آنچه هست دست ساقی امشب شاهدان را مست داردمست مست رقص و رقصان هر کدام جام شراب …
شعر۱۳۳۰ ره میخانه گُم کردم ره مسجد نمی دانم بت و بتخانه نشناسم ز ساقی هم نم دانم خرابات و خراباتی در این وادی نمی نینم نشان از کوی ان دلبر به هر برزن نمی دانم چنان عشقیست در قلبم که جانم رابسوزاند ز پیر میکده پرسم و او گوید …
شعر بیا با ما به میخانه سخن از دلبر و جانست حکایت ها ز می دارد آن فرزانه فرزانه شراب لعل گون خواهم که بر کامم همی ریزد نگار مست و مدهوشم از آن خمخانه خمخانه دلا دیشب به میخانه حدیث مطرب ومی بود همه از عشق و دلداری ز …
شعر ز نگاه چشم مستت دل و دیده ام ز کف شد دل من خراب چشمت نگهم خُمار آن شد چو فتاده ام به راهت ز جنون جان گرفتم به جنون خانه کردم دل من خراب آن شد همه جا سر کشیدم پی دل بسی دویدم نه کِنشت داده راهم …
شعر۱۰۷۲ عاشقان آئید و خاک گور من ساغر کنید مِجمَری از عنبر و مُشگ خُتن بر آن کنید تا بسازند زان سفال و جام ها پُر می کنند حلقه حلقه ز آن سفال بر زلف آن دلبر کنند جام ها زان تربتم بر میکده اهدا کنند تا شراب لعلگون بر …
شعر۱۰۷۲ عاشقان آئید و خاک گور من ساغر کنید مِجمَری از عنبر و مُشگ خُتن بر آن کنید تا بسازند زان سفال و جام ها پُر می کنند حلقه حلقه ز آن سفال بر زلف آن دلبر کنند جام ها زان تربتم بر میکده اهدا کنند تا شراب لعلگون بر …
شعر۱۲۵۳ می و میخانه به آتش کشند بی خبران چون ندانند که می از خُمِ آن جانانست آن چه گویند به محراب عمل نتوانند چون که باور ندارند که جان جانانست شاهدو مطرب و آن دلبرکِ مستِ خموش نرگس مست چو دارد همه از جانانست گفته بودند در آن میکده …
شعر دلِ اَمّاره من بر سر کوی تو شدست قامت سرو تو را دیده و لَوّامه شدست همچو پروانه گرفتست زشمع مُلهَم ای داده ام جان به پای گُلَکِ مرضیه ای
شعر نور تویی هور تویی جلوه ی منصور تویی دشت تویی دَمَن تویی بَر تویی بَحر تویی مِهر تویی ماه تویی لولو و مرجان توئی بَخت تویی تخت تویی خانه آن یار تویی شور تویی شَعف تویی ساقی مجلسم تویی ساغر و باده ام تویی شاهد و هم کسم تویی …