شعر ۹۲۶
دیده ام باده ، بدست گلک باده فروش
پی دلدار هراسان شده است باده نوش
پیرهن چاک وصراحی زپس باده فروش
میرود رقص کنان جانب دلدار خموش
گفته ام باده ز خمخانه کیست باده فروش
این همه مست وخماریست ازآن باده ی نوش
پر کنی جام از آن باده آن باده فروش
میسرایی غزلی نغز بر آن باده فروش
که دل و جان نثار قدم باده فروش
از خرابات به میخانه شده باده فروش
ای جووووونم دخمل زیباااا?????????❤❤❤درودبه شما بسیارزیباوعالییییی???????????
??????❤️❤️❤️?????