شعر ۹۲۷
بیا ببین که دلم بی تو عالمی دارد
هزار مشکل ناخوانده مکتبی دارد

دلی شکسته و مهجور ازتو میدارد
خرابی حالش جفا ز دل دارد

غریب و سیه بختی از تو میدارد
ز دیده فتاده به کوی، از آن تو دارد

زمسجد ومحراب هم بریده دل دارد
خراب خانه ی دل را ز دلبرش دارد

ز کوی یار نشانها ز کار دل دارد
حکایتیست که منصور در خفا دارد

سخن مگوی که دلالت زعشق میدارد
هزار خنجر مژگان به دیده گان دارد

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *