شعر
آمدم بر سر کویت تو چرا ناز کنی
سخن از عشق بگویم که تو پرواز کنی

سوی معبود روی و غم دل باز کنی
قصه غصه این دل به حرم ساز کنی

داستان من و ما را همه جا باز کنی
سوی قسام سخن از می و طناز کنی

به حریفان قدح و بادیه هم باز کنی
شاهدوشیخ سوی مسجدومحراب کنی

که اگر یار به میخانه شود آن چه کنی
زاهد و پیر به بتخانه شود آن چه کنی

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *