شعر
آمدم بر سر کویت تو چرا ناز کنی
سخن از عشق بگویم که تو پرواز کنی
سوی معبود روی و غم دل باز کنی
قصه غصه این دل به حرم ساز کنی
داستان من و ما را همه جا باز کنی
سوی قسام سخن از می و طناز کنی
به حریفان قدح و بادیه هم باز کنی
شاهدوشیخ سوی مسجدومحراب کنی
که اگر یار به میخانه شود آن چه کنی
زاهد و پیر به بتخانه شود آن چه کنی
ای جووووونم دخمل ناز????????بسیارزیبااااوعالیییی???????????
به به درودها از دلو جان
قلمتان پویا و مستدام انشالله